یک مشت حرفهای مادرانه

کابوس روزگار رهایم نمی‌کند/نجوای مادرانه بماند برای بعد

یک مشت حرفهای مادرانه

کابوس روزگار رهایم نمی‌کند/نجوای مادرانه بماند برای بعد

حکیم فردوسی هر وقت در داستان‌هایش اتفاق ناخوشایندی چه برای شخصیت های مثبت چه برای شخصیت های منفی رخ ‌میده فقط جهان (سپنج) و روزگار رو مورد شکایت قرار میده، نه باعث و بانیِ اون رو. و ذکر میکنه که انسان خردمند از اتفاقات دنیاى گذرا غمگین نمیشه... 

چنین است رَسم سرای سِپَنج
یکی زُو تن آسان و دیگر به رنج
بر این و بر آن روز هم بگذرد
خردمند مردم چرا غم خورد